هفته گذشته هفته پر بابایی بود. هفته ای که در آن بعضی ها احساس کردند اسم بابایشان اکبر است؛ هفته ای که بعضی ها به مزار بابایشان خندیدند؛ هفته ای که

هفته گذشته هفته پر بابایی بود. هفته ای که در آن بعضی ها احساس کردند اسم بابایشان اکبر است؛ هفته ای که بعضی ها به مزار بابایشان خندیدند؛ هفته ای که معلوم شد کی بابای یک بنده خدایی قرار است جلوی چشمش بیاید و... هفته ای که بابای بعضی ها در آمد.

بابای اول- سیاست بابا مامان دارد

یکی از اتفاقات هفته گذشته به منتقدان عزل متکی ثابت کرد که رییس جمهور لااقل در عزل مهرداد بذرپاش درست تصمیم گرفته است و همگان از عزل این آدم که عرصه سیاست را به لوس وجودش آلوده بود فرهمند شدند. آدمی که در کمال ناجوانمردی و انگار نه انگار که یکی از چهره های سیاسی است، بعد از عزلش کوچکترین گلایه ای نمیکند؛ نق نمیزند، نمیگوید من از اولش هم از احمدی نژاد بدم می آمد و قول نمی دهند که در آینده حقایق را افشا کند.

واقعا چنین آدم لوسی لیاقت حضور در بین سیاستمداران پاک، مخلص و وظیفه شناس را دارد؟ تو رو خدا به این بند نامه ای که این فرد معلوم الحال بعد از عزلش به رییس جمهور نوشته توجه کنید تا عمق نامردی و سیاست ندانی بذرپاش دستتان بیاید: " معتقدم در برهه حساس کنونی که انقلاب اقتصادی ایران با اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها آغاز شده است، باید از میل به حاشیه، مساله‌سازی و تفرقه پرهیز کرد و به این اقدام بزرگ یاری رساند. طبیعی است هر سخن و اقدام غیر‌‌ضرور‌ که نتیجه آن لطمه زدن به این طرح بزرگ باشد، جفا در حق ملت ایران و خدمت به فتنه‌گران و حاشیه‌زیستان است. "

الهی شامپو برود در چشمت مهرداد که آبروی بعضی سیاستمداران را بردی...نامرد.

بابای دوم- بابای استدلال دنیا

یکی از وزیران معزول دولت دهم که اول اسمش متکی است در نشست تقدیر از خود که در مجلس برگزار شد گفت که از حال ها در زمان مناسب خودش میگویم. این جمله عمیق وزیر معزول آگاهان را در بهت و حیرت فرو برد. البته ناگفته نماند که آگاهان همچنان از شدت تحیر به جهت پاسخ دندان شکن متکی به مقام استرالیایی درباره چرایی نزدن کراوات مجال بیرون امدن از بهت و حیرت را پیدا نکرده بودند. سخنان منوچهر خان در این جلسه و حواشی آن نشان داد که یک یقه ناقابل تا چه حد می تواند در مرام و ایدئولوژیک انسان تاثیر داشته باشد.

بابای سوم- بابایتان در می آید ها!؟!

تلاش مجلس برای تحقیق و تفحص از شورای عالی ایرانیان مقیم خارج از کشور موجی از شادی و تاسف را به همراه آورد. افرادی که به صورت مکزیکی دچار این موج شده بودند به مجلسی ها خاصه اعضای هیئت تحقیق و تفحص درباره ورق خودن بابایشان نکاتی را گوشزد کردند و از اینکه مجلس خیلی کارهای مهمی دارد تشکر نمودند. این افراد که از نوع موج گرفتگیشان می شد حدسهایی در مورد وضعیت روحی آنها زد، یک صدا و همراه با بوق شیپوری می گفتند: نمی شود، نمی توانید. این افراد همچنین سوالهایی را هم نسبت به طرح نظارت بر نمایندگان مطرح کردند.

بابای چهارم- بابای عملیات انتحاری

الیاس نادران که بعض اوقات بمبهایی را می ترکاندا ضمن حضور در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی در خصوص "هدفمند کردن یارانه‌ها"  که عصر یکشنبه 5 در دانشگاه تهران برگزار شد اعلام کرد که با مطرح کردن موضوع مسائل اقتصادی معاون اول رییس جمهور قصد عملیات انتحار ی داشته است. برخی تقسمی بندی کنندگان بعد از این اظهارات به تقسیم بندی عملیات های انحاری پرداختند:

نوعه اول: بمب، عامل انتحاری و موضوع با هم می ترکند.

نوع دوم: بمب و عامل انتحاری قبل از رسیدن به موضع می ترکند.

نوع سوم: عامل انتحاری می ترکد و بمب و موضوع به او میخندند.

نوع چهارم: بمب و عامل انتحاری توسط موضوع ترکانده میشوند.

نوع پنجم: در حالی که بمب میترکد ، عامل انتحاری و موضوع دارند در یک کافی شاپ با هم صحبت میکنند.

بابای پنجم- بابا ولم کنید دیگه...

دکتر فرحناز ترکستانی که پیش از این معاون وزیر بهداشت و پس از این خدا بهش رحم کند است، به رسانه ها، دولت، شخص آقای{...} و.. خواست که دست از سرش بردارند. او که خودش را در خواهر زن بقایی بودن بی تقصیر میدانست از همگان خواست که باور کنند او نمی خواهد رییس سازمان ملی جوانان باشد. او بعضی ها را مخاطب قرار داده و گفت: بابا شما که دم دستتان آشنا ودوست زیاد است، چه گیری داده اید به من؟ اصلا مگر همین معلم زبان خصوصیتان چی اش کم است هان؟(این گفته ها طنز است و واقعیت ندارد. به دل نگیرید آقای رییس جان)

بابای ششم- بابای ببعضی ها آمد جلوی چشمشان

هفته گذشته و دو روز قبل از اینکه مردم در سالگرد حماسه نهم دی، بابای بعضی ها را بسوزانند، چند نفر در شورای شهر تهران بابای بصیرت را در اوردند. این افراد که به صورت اتفاقی نامشان ابتکار، نجفی و مسجد جامعی بود و حتی اتفاقی تر همگی جزو مثلا اصلاح طلبان بودند از رای دادن به طرحی درباره نامگذاری یکی از میادین یا خیابانهای تهران به نام نه دی امتناع کردند. برخی آگاهاهان اقدام این افراد را اتفاقا همگامی با مردم دانسته و در این راستا ارزیابی کردند که اینها با این اقدام خود سعی کردند تا به روشن شدن مرزبندی خودی و غیر خودی که یکی از نتایج نهم دی بود، جامه عمل بیشتری بپوشانند... اما از اون لحاظ.

بابای هفتم- بابای معنوی

زهرا اشراقی که یک نسبت دوری با محمدرضا خاتمی دارد و همسر اوست در صفحه فیس بوک خود نوشت "من دکتر یزدی را از 13 سالگی می‌شناسم و همیشه بهشون میگم که چقدر دوستشون دارم و الان خاطره خاصی ندارم جز اینکه یک پدر معنوی برایم بودن"...

نگارنده هر چقدر تلاش میکند که یک طنز وزین، خنده آور، مودبانه و... در این رابطه بنویسد نمی تواند. خوانندگان میتوانند به اون لطیفه که میگوید یکی تو مسجد الحرام میپرسد قبله کدام طرف است بخندند.

بابای هشتم- اسم بابای من هم اکبر است

علی کفاشیان که در کنار مسئولیتهایی چون لبخند زدن، ریاست فدراسیون فوتبال را هم برعهده دارد گفت: "هیچ استعفایی در کار نیست و ما در صورت اینکه تیم ملی خدای ناکرده در قطر ناکام شود، با قدرت به کارمان ادامه می دهیم"

آگاهان در حالی که خطاب به قوه قضاییه میگفتند: میبینی؟ این گونه اظهار نظرها را در راستای "بابای خود اکبر بینی" دانسته و اظهار داشتند ولی پشت مو رو داری؟